پارت هشتاد و هفتم

زمان ارسال : ۲۴۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

چند روز بعد از عروسی مینو، از طریق هلن فهمیده بودم، هیچ‌کدام از دوستانمان در این مراسم شرکت نکرده‌اند و مینو همه را در لیست سیاه مخاطبانش قرار داده است؛ حق با هلن بود؛ مینو هیچ‌ زمان برای دوستی با کسی زحمتی نکشیده بود که حالا بتواند از کسی انتظار جبران یا همراهی داشته باشد. مطمئن بودم این که نتوانسته بود زرق و برق مراسمش را در چشم کسی فرود کند، در این بلاک کردن بی‌تاثیر نبوده است.

1469
474,360 تعداد بازدید
2,219 تعداد نظر
239 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • دلنیا

    10

    بعضی از زنها لایق ستایش اند...🤍

    ۸ ماه پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    👌👌🌺🌺

    ۸ ماه پیش
  • مهدیه

    10

    واقعا بعد از مدت ها یه رمان پیدا شد که شخصیت زنش قوی هستش و میتونه روی پای خودش وایسه قلمت مانا نویسنده عزیز

    ۸ ماه پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    خوش بشینه به نگاهتون عزیزم.🌺

    ۸ ماه پیش
  • هانا

    10

    خیلی خوبه ک مرتب پارت میزاریدو ب تک تک مخاطبینت احترام میزاریدو جوابشونو میدید عاشقتم گلم رمانت هم عالیه

    ۸ ماه پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    زنده باشید جان دل🌺

    ۸ ماه پیش
  • Aa

    00

    چه خوبه که روی پای خودشه ممنون زیبا بود👏💐

    ۸ ماه پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    قدرت زن‌ها خیلی جاها دست کم گرفته شده.🌺

    ۸ ماه پیش
  • اسرا

    10

    لابداینجاسمیرازش ایرادگرفته عالیه

    ۸ ماه پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    امان از سمیر...🌺

    ۸ ماه پیش
  • فائزه

    20

    جالبه که برگشت به گذشته داره و اشتباهات رو بیان میکنه خیلی خوبه که پارت گذاری هر روز هست من که منتظر پارت بعدی هستم

    ۸ ماه پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    🌺🌺🌺🙏🏻🙏🏻

    ۸ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید